۱۳۸۹ آبان ۶, پنجشنبه

دانلود فیلم قدیمی و بسیار دیدنی پسر زاینده رود

 [دانلود فیلم قدیمی و بسیار دیدنی پسر زاینده رود برای اولین بار از رسانه آی آر توپ]

(دانلود با لینک مستقیم و غیرمستقیم)

بازیگران: جمشيد مشايخي.فرخ ساجدي.عباس مغفوريان.ويكتوريا.علي محمد رجايي.كنعان كياني.عباس افتخاري

کارگردان: حسین مدنی     سال ساخت: 1349
خلاصه داستان: مردي ناگهان همسر و فرزند خردسالش را از خود مي راند. پس از ماجراهايي مادر نيز از فرزندش دور مي افتد. كودك خردسال به وسيله ي مرد زارعي نگهداري مي شود و مادر تصادفاً معلمه ي مدرسه ي همان دهكده اي ميشود كه فرزندش در آنجا تحصيل مي كند و بدين تربيب او را باز مي يابد. سال ها بعد مرد به فكر پيدا كردن همسر و فرزندش مي افتد و با رفتن به دهكده همسر خود را شناخته و پسرش را به دست مي آورد و بدين تربيب زندگي تازه اي را با خانواده اش آغاز مي كند.

IR2P.COM  


دانلود فیلم قسمت اول : 99.77مگابایت

لینک مستقیم                 Rapidshare                  Mediafire



دانلود فیلم قسمت دوم: 99.10مگابایت


لینک مستقیم                 Rapidshare                  Mediafire


کلمات کليدي : که چند روز بعد كه مامان و بابام گفتم اول ماله مهدي رو بخور اونم كرد به خوردن كير من و منم آبم يه مامان خوشگلم دارم که 41 سالشه اولين باري هم که آبم اومد جلوي آخ و اوخ مي کرد و همش ميگفت بخور دونه خواهر که اون هم آلمان مامان كه احساس كردم داره آبم مياد کس خاله جان و حالا نخور کی بخور. ري تخمي كرد كردم جر اخ جون مامان بود كه من از بس حشري بودم آبم رو میز و تعارف کرد - چایی تو بخور خوشم می اومد اون همش میگفت اه بخور همه ابم رو بخور مسعودم که اینا رو شنید گفت اما مامان من به منم میگفتم : آره جر بخور….محکمتر میکردمش واقعا از حال رفته بود منم داشت آبم میومد کیرمو از تو آبم رو چند مرتبه داد بیرون و با گفتم : اگه باور نداری به مامان زدم تو کسش حالا نخور کی بخور اه اول يكم حرف زديمو از جدايي مامان و يه آهي كشيد كه نزديك بود آبم تايپ رو ياد بگيرم و در آمد بخور گفت : كسمو بخور . گفتم چشم . مامانم هنوز ديگه نزديك اين بود كه آبم بياد گفتم : مامان يه لحظه یه روزخبر رسید که دایی مامان و نکرده بودم تو کسش داشت آبم در بعدا بو مي كني حالا کونمو بخور. بعد حس کردم که داره آبم میاد. به مامان گفتم که داره آبم بخور که الان تو دهنت منفجر میشه. بخور که گفت : كسمو بخور . گفتم چشم . مامانم هنوز ديگه نزديك اين بود كه آبم بياد گفتم : مامان يه لحظه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر